۱۳۸۷ تیر ۱, شنبه

رکود چندرسانه ای ها

علل ركود تولید و فروش نرم‌افزارهای چندرسانه ای : نرم‌افزارهای چند رسانه‌یی به عنوان یكی از جنبه‌های تنوع نرم‌افزاری‌ در حوزه‌ی آموزشی به شدت تاثیرگذار و رو به گسترش‌اند و نقش موثری در ارتقای نظام آموزشی دارند اما به اعتقاد تحلیلگران سرمایه‌گذاری در كشور بروی این بخش به دلیل رعایت نشدن قانون كپی‌رایت برگشت سرمایه ندارد و این بازار در كشور در حالت ركود به سر می‌برد.

عباس فرزین - یك كارشناس - معتقد است كه در صادرات فن‌آوری اطلاعات صرفا بحث نرم‌افزار مطرح نیست و علاوه بر آن به تخصص بالا در طراحی نرم‌افزار نیاز بوده و خدمات مهندسی نیز بخش مهمی ‌از آن است.

به گفته‌ی او در كشور ما نیز نرم‌افزار به عنوان بیست و دومین صنعت در وزارت صنایع قلمداد شده اما چندان جدی گرفته نشده است اما در هر صورت دولت به سمت الكترونیكی شدن پیش می‌رود و مجبور است همه‌ی عملیات‌هایی را كه در گذشته به صورت سنتی انجام می‌داد،‌ دیجیتالی و در بستر رایانه انجام دهد و این حجم زیادی كار را برای متخصصان ایجاد می‌كند و در صورت برون سپاری این كارها در بخش خصوصی نیز توسعه می‌یابد.
این كارشناس همچنین با اشاره به تصویب قانون كپی رایت برای محصولات ایرانی تصریح كرد:‌ ما معضلات زیادی در اجرای این قانون داریم اما اجرای درست این قانون در كشور موجب پیشرفت و اقتصادی شدن طرح‌های نرم افزاری خواهد شد.

● فروش نرم‌افزارهای چندرسانه‌یی در حال ركود به سر می‌برد
مهدی علی‌اكبریان - مدیر یك شركت نرم‌افزاری - معتقد است: هیچ اتفاق خاصی طی دو سال گذشته در عرصه‌ی تولید نرم‌افزار در كشور رخ نداده است. نرم‌افزار ابزاری برای شفاف‌سازی و كمك به سازمان‌های دولتی به شمار می‌رود و بخش اعظم بازار نرم‌افزار در كشور بازار دولتی است و استراتژی دولتی‌ها هم شفاف‌سازی نیست.

او ادامه داد: بنابراین بودجه‌ای به این بخش اختصاص نمی‌دهند و ما با مقدار زیادی پروژه‌های انجام نشده و هزینه‌های بدون نتیجه مواجهیم كه بازار نرم‌افزار را به ركود كشانده است.

علی‌اكبریان گفت: فروش نرم‌افزارهای چندرسانه‌یی در كشور تابع فروش رایانه‌های خانگی بوده و هر دو در حال ركود به سر می‌برند و بخش مهمی از بازار مذكور را نرم‌افزارهای خارجی كه به فارسی ترجمه شده و بدون لیسانس شركت خارجی كپی شده‌اند به خود اختصاص داده‌اند؛ نرم‌افزارهای چند رسانه‌یی تولید داخل با محتوای بومی نیز بازار ثابت خود را دارند.

این كارشناس با اشاره به تغییر نوع تقاضای نرم‌افزار در بازار كشور گفت: در یك دوره‌ای سفارش نرم‌افزار توسط سازمان‌ها، جنبه‌ی نمایشی و رفع تكلیف داشت اما در حال حاضر تقاضا به سمت نرم‌افزارهای استاندارد شده، با سابقه‌ی بیشتر و مفید سوق پیدا كرده است و این امر ناخودآگاه به بازار شكل خوبی داده و تولید نرم‌افزارهای تخصصی را گسترش خواهد داد.

● بخش نرم‌افزار با رعایت نشدن كپی‌رایت برگشت سرمایه نخواهند داشت
الهه عصاری - مدیر یك شركت نرم‌افزاری - افزایش تقاضا برای نرم‌افزار را در جهت رشد آن بسیار مهم ارزیابی كرد و خاطر نشان كرد: شركت‌های خصوصی اگر توانایی تامین نیازهای بازار داخلی و افزایش تقاضا را نداشته باشند، با توجه به رقابت‌های فشرده و نیاز به رعایت استانداردها در بازار خارجی برای تولید و ارایه‌ی نرم‌افزار با دشواری مواجه خواهند بود.

او با توجه به حجم بزرگ دولت در سازمان‌ها و ادارات دولتی نیاز فراوانی به نرم‌افزار وجود دارد افزود: این نیازها هم در بخش دولتی و هم غیردولتی بالقوه بوده و فعال نشده است كه این امر دلایل مختلفی از جمله تغییرات مدیریتی و سیاست‌گذاری در كشور دارد.

عصاری همچنین با اشاره به تقاضای موجود برای نرم‌افزار در حوزه‌های اداری، مالی و تخصصی تصریح كرد: با اجرای طرح تكفا و ارایه‌ی بودجه‌های استانی، تقاضا برای نرم‌افزار در سازمان‌های دولتی شفاف بیان شد و در نتیجه با برگزاری مناقصات و تاسیس شركت‌های جدید، بازار نرم‌افزار تكانی خورد.
او در ادامه با بیان این كه نرم‌افزارهای چندرسانه‌یی نقش موثری در ارتقای نظام آموزشی دارند، اظهار كرد: عده‌ای اعتقاد دارند كه سرمایه‌گذاری در این بخش به دلیل رعایت نشدن قانون كپی‌رایت برگشت سرمایه نخواهند داشت كه ادامه‌ی این وضعیت به زیان فرهنگ كشورمان تمام خواهد شد.

● بازار داخلی به نرم‌افزارهای مدیریتی نیاز مبرم دارد
به گفته‌ی علی اكبر جلالی - استاد IT دانشگاه علم و صنعت ایران - باید در بخش صنعت نرم‌افزار به متخصصان تولید نرم افزار‌ و هم منابع مصرف اعم از بازار داخلی و خارجی و همین طور نرم‌افزار توجه داشت.
او گفت: در حوزه‌ی نیروی انسانی برای توسعه‌ی نرم‌افزار نیروی لازم در سطح ملی و بین‌المللی در كشور وجود دارد اما در حوزه‌ی مصرف نرم‌افزار كشورهای در حال توسعه مانند ایران به نرم‌افزار بیشتری نسبت به كشورهای توسعه یافته نیاز دارند در نتیجه در بازار داخلی نیاز مبرمی‌ به نرم افزار به خصوص نرم‌افزارهای قوی در مدیریت وجود دارد اما در بازارهای خارجی نتوانسته‌ایم مانند كشورهای هندوستان و ایرلند بخشی از بازار را به خود اختصاص دهیم.

جلالی با بیان این كه ما در سه حوزه‌ی نیروی متخصص، منابع مصرف و تنوع نرم افزار با مشكلاتی رو به رو هستیم تصریح كرد: نیروهای متخصص تولید نرم افزار یا به خارج از كشور مهاجرت كرده و یا رغبت چندانی به فعالیت به دلیل رعایت نشدن قانون مالكیت معنوی ندارند.
او ادامه داد: در رابطه با صدور نرم افزارهای خارجی نیز به دلیل این كه معمولا از نرم‌افزارهای غیرقانونی استفاده می‌كنیم موفقیت چشم گیری نداشته‌ایم اما در حوزه‌ی فروش نرم افزار اگر به صورت سازمان دهی شده و در چارچوب مقررات بین‌المللی عمل كنیم قطعا می‌توانیم جایگاه مناسبی به دست آوریم.

● ۹میلیون دلار صادرات نرم‌افزار در هشت ماهه‌ی‌ نخست سال۸۵
محمدرضا طلایی - نایب رییس اتحادیه‌ی صادركنندگان نرم‌افزار ایران - در این باره گفت: ما در سال ۸۴ در حدود ۱۵ میلیون دلار و در هشت ماهه‌ی نخست سال ۸۵،‌ ۹ میلیون دلار صادرات نرم‌افزار داشته‌ایم و امیدواریم آمار صادراتمان را در سال ۸۶ با توجه به بسته‌ی حمایتی كه با همكاری سازمان توسعه و تجارت ایران و اتحادیه‌ی صادركنندگان نرم‌افزار در مرحله‌ی اجرایی است و با كمك‌های دولتی به تولیدكنندگان محصولات IT به ۳۰ میلیون دلار برسانیم.
او ادامه داد: ما در داخل كشور مشكل اجرا نشدن قانون حمایت از پدیدآوردندگان نرم‌افزارهای رایانه‌یی و در نتیجه جذب نشدن سرمایه‌گذارهای داخلی و خارجی برای تولید نرم‌افزار داریم كه كمبود سرمایه‌گذاری در این بخش به كاهش تولید و همچنین پایین بودن كیفیت محصولات تولیدی منجر می‌شود و از طرف دیگر كیفیت پایین محصولات صادرات را نیز دچار مشكل می‌كند.

وی همچنین با اشاره به عضویت تعداد ۲۵۰ شركت در مجمع ناشران الكترونیك و فعالیت آن‌ها در عرصه‌ی نرم‌افزارهای چند رسانه‌یی تاكید كرد: این شركت‌ها می‌توانند انتقال دهنده‌ی فرهنگ و تاریخ كشورمان باشند و یكی از ابزارهای نوین آموزشی و فرهنگی هستند اما این شركت‌ها كه عمدتا كوچك و متوسط هستند مورد تهاجم سارقان نرم‌افزارهای چندرسانه‌یی قرار می‌گیرند و سرمایه‌شان را از دست می‌دهند.
به اعتقاد وی ما هنوز نتوانسته‌ایم بخش دولتی را برای حمایت از این صنعت قانع بكنیم در حالی كه قشر جوان فعال در این بخش مانند دیگر بخش‌های فرهنگی از جمله سینما و موسیقی برای انتقال فرهنگ كشورمان فعالیت می‌كنند اما از حداقل حمایت‌های قانونی و معنوی دولت برخوردار نیستند

داروی ایرانی ، پلاسمای ایران

نیاز به پلاسما و فرآورده های مشتق از آن در سطح دنیا رو به افزایش است؛ با این همه و با وجود جایگاه قابل قبول سازمان ملی انتقال خون ایران در منطقه و بیش از ۳۰ سال پیشینه فعالیت در صنعت پلاسما، هنوز از جایگاهی كه باید در این صنعت داشته باشیم، عقبیم. به عبارتی، سهم ما از این صنعت هیچ نیست اما بسیار اندك است.
به عقیده برخی از كارشناسان، ایران می توانست سهم قابل قبولی از صنعت پلاسما را در جهان به خود اختصاص دهد؛ اما جنجال سازی به جای ارتقای سطح كیفی آنچه داشته ایم و سوءمدیریت مانع از آن شده است.بیش از ۵۰ درصد حجم خون از پلاسما تشكیل شده است. آلبومین، گاماگلوبین، ایمنوگلوبولین های اختصاصی و فاكتورهای انعقادی از جمله فرآورده های عمده پلاسمایی است كه نیاز حیاتی گروهی از بیماران را برطرف می كند. اما شناخت تأثیر مثبت برخی از این فرآورده ها در روند بهبود دسته دیگری از بیماری ها موجب رشد روزافزون نیاز به پلاسما و مشتقات آن در سطح دنیا شده است. به طوری كه گاه موضوع كمبود پلاسما در سطح جهان مطرح می شود.
● این مرده را آرام بگذارید
در سال ۱۳۵۵ ، پس از تشكیل سازمان انتقال خون ایران، نخستین پالایشگاه فرآورده های پلاسمایی با ظرفیت پالایش حدود ۲۰ هزار لیتر پلاسما در سال آغاز به كار كرد. از سال ۱۳۶۷ طرح ساخت پالایشگاه پلاسما در دستور كار سازمان انتقال خون قرار گرفت. این سازمان با عقد قراردادی با یك شركت خارجی، به ساخت پالایشگاهی با ظرفیت ۸۰ هزار لیتر پلاسما در سال اقدام كرد. این پالایشگاه در سال ۱۳۷۴ به بهره برداری رسید.
اما اشكال پالایشگاه یعنی نداشتن سیستم های نوین ویروس زدایی محصولات تولیدی موجب شد خط تولید فاكتورهای انعقادی تا زمان راه اندازی سیستم ویروس زدایی تعطیل شود و تلاش چند مدیرعامل در این سال ها در سازمان برای اجرای طرح ویروس زدایی و ارتقای تولید به نتیجه نرسید. نتیجه این كه در سال ۱۳۸۳ باقی مانده خط تولید پالایشگاه قدیمی نیز جمع و به انبار منتقل و پرونده تولید فرآورده های پلاسمایی بسته شد.
هرچند اكثر مسئولان در این باره تمایلی به بازگشت به گذشته را ندارند و برخی معتقدند بهتر است این مرده را در گورش آرام بگذاریم، اما برخی از كارشناسان تعطیلی پالایشگاه به جای ارتقای سطح كیفی آن را یك اشتباه استراتژیك می دانند. اما اگر به هر رویداد و اتفاقی به دلیل گذشت زمان بی توجهی شود، گذر زمان به سایه امنی برای برخی از دست اندركاران كه دچار اشتباه می شوند تبدیل نخواهد شد و اشتباه ها زیر این سایه رنگ نخواهد باخت تا فراموش شود؟
● كمی دور از دسترس
ما در صنعت پلاسما از جایگاه واقعی مان عقب تریم. دكتر حسن ابوالقاسمی، مدیرعامل سازمان انتقال خون، به ۳ مشكل و علت عمده در این زمینه اشاره می كند: «یكی از مشكلات در این زمینه بها ندادن به دانش پلاسما و استحصال دارو از پلاسما در كشور است. ما طی سال ها، انتقال خون خوبی داشتیم اما هیچ وقت سعی نكردیم در زمینه صنعت پلاسما رشد مناسبی داشته باشیم. موضوع دیگر این است كه آلودگی های ناشی از فاكتورهای انعقادی وارد شده به كشور، به غلط یا به دروغ به داخل نسبت داده شد و موجب شد كارهایی هم كه در حال انجام بود، متوقف شود. نكته دیگر این كه هیچ وقت بخش غیردولتی تشویق به سرمایه گذاری در این صنعت نشد. در حالی كه هر صنعتی كه در انحصار بخش دولتی باقی بماند، رشد مناسبی نخواهد داشت.»
این ۳ نكته از جمله عواملی است كه موجب شده «صنعت پلاسما» و گرفتن سهمی از آن با وجود شایستگی های موجود در كشور، كمی دور از دسترس بنماید. اما چرا پالایشگاه، به جای سعی در ارتقای آن تعطیل شد؟
دكتر ابوالقاسمی می گوید: «در آن زمان خیلی از پالایشگاه های موجود در دنیا به همین صورت بود. مهم این است كه برخورد ما با این موضوع چگونه باشد. در چین هنوز پالایشگاه هایی با همان كیفیت فعال است. آنها آنچه را كه مشكلی دارد، فوری منهدم نمی كنند بلكه ایرادش را برطرف و تكمیلش می كنند. به نظر من، در این باره ما خوب عمل نكردیم و به جای ارتقای سیستم، موضوع را در یك چم و خم پیچیده سیاسی وارد كردیم و به خاطر همین هم الآن هیچ چیز نداریم.»
او می افزاید: «به نظر من، باید برای حركت به سمت جلو بیشتر تلاش كنیم. بیرون آوردن این مرده و آب كشیدنش مشكلی را حل نمی كند.»
● ردپای مافیا
ابوالقاسمی به چند نكته دیگر نیز اشاره می كند: «درست است كه اتفاقاتی افتاد و مدیریت ها باید قوی تر از این اعمال می كرد، اما تمام مشكلات، بدشانسی ها و سوءمدیریت ها كه در پالایشگاه به وجود آمد، اصلاً در برابر پولی كه برای خرید دارو از سال های گذشته پرداخت می شود و پرت مصرف دارو قابل مقایسه نیست و نباید این موضوع را این قدر بزرگ كنیم. در واقع، ۵ برابر پولی كه صرف آن پالایشگاه شد، صرف خرید دارو در هر سال می شود. حتی در آن زمان هیچ كس نمی گفت كه چرا این رقم صرف خرید دارو می شود اما این موضوع كه پالایشگاه چند تومان ارزان تر یا گران تر است، بحث روزنامه ها بود. اتفاقاً مشكل از همین جا شروع شد. اگر این بحث ها و دادگاه ها نبود، كار بهتر از این پیش می رفت.
نمی گویم نباید به این بحث ها پرداخته شود اما پولی كه در آن زمان صرف خرید تجهیزات برای پالایشگاه شد، ۱۴ میلیون دلار بود كه فقط ۷ میلیون دلار آن پرداخت شد. تردیدی نیست كه این پرت منابع مالی بود، اما موضوع این است كه هر وقت خواستیم در این زمینه گام برداریم و كاری انجام دهیم، عده ای ناكامی ها و شكست ها را فوق العاده بزرگ جلوه دادند تا مبادا كسی جرأت ورود به این عرصه را پیدا كند. چرا كسی موضوع صرف ۶۰ ـ ۵۰ میلیون دلار برای خرید داروهای مشتق از پلاسما را مطرح نمی كرد؟ این قبیل كارها اینجا همیشه با جار و جنجال همراه است، در حالی كه در سایر كشورها این طور نیست.»
آیا دكتر ابوالقاسمی رسانه ها را مقصر می داند؟
او در پاسخ به این سؤال می گوید: «بحث رسانه ها نیست، بحث مافیای داروست. این مافیا همیشه وجود دارد و منافعش در واردات است. بنابراین، سعی می كند هر تلاشی را برای تولید دارو در داخل خدشه دار كند. كسی تردید ندارد كه تلاش هدفمند از سوی مافیا برای شكست فناوری تولید دارو در داخل وجود دارد. این فقط محدود به داروهای مشتق از پلاسما و صنعت پلاسما هم نیست. اما پلاسما و محصولات پلاسمایی به خاطر گران بودنش و این كه یك چهارم یارانه دارویی كشور را به خود اختصاص می دهد، بیشتر از سایر داروها مورد توجه است.»
● ۳ استراتژی جدید و ایجاد پالایشگاه در برنامه سازمان
مدیرعامل سازمان انتقال خون می گوید: «پس از تشكیل هیأت مدیره جدید پالایشگاه، ۳ استراتژی در شركت پالایش و پژوهش و سازمان انتقال خون تدوین شد. اول این كه بنا گذاشتیم تمام مقررات و استانداردهای لازم را برای پلاسمای ایرانی اعمال كنیم. به این ترتیب، كیفیت پلاسمای تولید شده در داخل ارتقا یافت. گذشته از این، ارسال پلاسما به خارج برای تولید داروهای مشتق از این پلاسماها برای مصرف در داخل كشور، ۳۵ درصد صرفه جویی ارزی به همراه داشت. در سال گذشته، ۱۰۰ هزار لیتر پلاسمای استاندارد برای تولید محصول به خارج صادر شد.
استراتژی دوم رفع هر نوع مانع برای مشاركت بخش غیردولتی در صنعت پلاسما بود. استراتژی سوم این بود كه در حد امكان ، پالایشگاه كوچكی در محل شركت پالایش و پژوهش راه اندازی كنیم تا این تابو شكسته شود كه نمی توان در این عرصه وارد شد. هدف ما از این امر تشویق بخش غیردولتی برای ورود به صنعت پلاسماست.
برخی عقیده دارند تهیه پلاسما در كشور و ارسال آن به خارج برای تولید دارو به صرفه تر از ساخت پالایشگاه است.
اما دكتر ابوالقاسمی این نظر را رد می كند. او می گوید: « پالایشگاه بسیار باصرفه تر است. پالایشگاه ضمن این كه ایجاد شغل می كند، دانش و تخصص موجود در كشور را نیز افزایش می دهد. ایجاد پالایشگاه سود زیادی هم در زمینه تولید پلاسما و هم در زمینه تولید مشتقات پلاسما به همراه دارد و یك نوع خودكفایی ارزشمند است. باید این نكته را هم در نظر گرفت كه همه شركت ها در خارج از كشور در قالب پالایش قراردادی كار نمی كنند و ممكن است در زمینه گرفتن پلاسما و تهیه دارو از آن، قراردادی ببندند كه اصلاً صرف نكند.»

او در این باره كه برای تولید برخی مشتقات روش های نوتركیب جایگزین استفاده از پلاسما می شود و آیا این امر بر صنعت پلاسما تأثیرگذار خواهد بود و ساخت پالایشگاه را تحت الشعاع قرار خواهد داد یا نه، می گوید: «فقط فاكتورهای انعقادی به روش نوتركیب ساخته می شود و سایر محصولات، همچنان از پلاسما به دست می آید. بنابراین، صنعت پلاسما نه تنها جایگاهش را در دنیا حفظ خواهد كرد، بلكه این جایگاه به دلیل افزایش نیاز به پلاسما و فرآورده های پلاسمایی ارتقا خواهد یافت.»
● ایران تنها كشوری است كه بیمه تعهدی در قبال خون ندارد
رسیدن به شاخص اهدای ۱۰۰ درصد خون داوطلبانه، اهدای خون ۲۵ در هزار نفر و تلاش های انجام شده برای ارتقای سطح سلامت خون، پلاسما و فرآورده های مشتق از خون از جمله فاكتورهایی است كه به گفته مدیرعامل سازمان انتقال خون، انتقال خون ایران را به یكی از كشورهای مطرح در این زمینه تبدیل كرده است، اما هنوز جای كار بسیار است.
دكتر ابوالقاسمی می گوید: در سال ،۸۴ كمبود مخفی در رساندن خون به بیمارستان ها حس می شد.یعنی ممكن بود بعضی بیماران چند ساعت منتظر فراهم شدن خون بمانند. به همین دلیل هدف ۲۰ درصد افزایش خون گیری را در برنامه قرار دادیم. اهدای خون با ۲۰۰ هزار واحد افزایش به یك میلیون و ۶۶۰ هزار واحد رسید. اگر سال گذشته با مشكل بودجه مواجه نمی شدیم، افزایش ۲۰ درصدی محقق می شد. اما امیدواریم امسال به این حد افزایش در اهدای خون دست یابیم. امسال همچنین با حذف خون جایگزین در استان سیستان و بلوچستان، ایران در فهرست كشورهایی قرار می گیرد كه اهدای خون در آنها كاملاً داوطلبانه است و خون جایگزین ۱۰۰ درصد حذف شده است. استفاده از كیت ها و كیسه های خون با كیفیت بهتر از دیگر اقدام ها بود. گذشته از این، سیستم خودكار در انتقال خون تهران راه اندازی شد و در ۶ ماه نخست سال جاری، این سیستم برای كاهش خطای انسانی در مراحل تهیه فرآورده ها و انجام غربالگری و كارهای آزمایشگاهی بر روی خون های اهدایی در مراكز انتقال خون ۱۰ استان كشور راه اندازی می شود. نیمه اول امسال، همچنین با ورود بخشی از تجهیزات لازم، تمام شهرهای كشور به دستگاه پلاسمافرز خودكار مجهز می شود. این دستگاه ها از رنج بیمار برای تعویض پلاسما می كاهد.
او معتقد است برای این كه بهترین فرآورده ها در اختیار بیماران قرار گیرد، باید بیشتر در این زمینه سرمایه گذاری شود: «انتظار داشتیم سازمان مدیریت و برنامه ریزی بودجه ای در شأن سازمان انتقال خون به این سازمان اختصاص می داد كه چنین نشد. می توان گفت اگر برای ادامه تلاش های سازمان، كار فوق العاده ای صورت نگیرد، این راه نیمه تمام خواهد ماند. وقتی مردم برای اهدای خون صف می كشند، ما ملزم هستیم كه حداكثر تلاش را برای حفظ كیفیت خون های اهدایی در حد مطلوب به كار بندیم.»
ابوالقاسمی بر لزوم استفاده از تجهیزات جدید تأكید دارد: «…اما این، همه كارهایی نیست كه باید انجام دهیم. وقتی سیستمی رشد می كند باید حق آن رشد را ادا كنیم و قیمت تمام شده اش را بپردازیم. استفاده از روش های جدید هزینه بر است. برای مثال، اگر فردی نیاز به پلاكت داشته باشد، با استفاده از روش های فعلی باید از ۱۰ نفر خون بگیرد تا پلاكت مورد نیاز فراهم شود. یعنی برای ۱۰ واحد پلاكت، فرد را در معرض ۱۰ نفر قرار می دهید در حالی كه با استفاده از «پلاكت فرز» در یك زمان ۶ واحد پلاكت از یك فرد گرفته می شود بدون این كه سایر فراورده ها از فرد گرفته شود. هزینه این روش، ۱۰ برابر قبلی است، اما نمی توانیم تا قیامت بگوییم چون نداریم پس نباید انجام دهیم. ما توقع قیمت تمام شده در كشورهای اروپایی را نداریم، قیمت تمام شده در كشورهای جهان سوم را بپردازند تا سیستم ارتقا یابد. بودجه سازمان انتقال خون حتی در آن حد هم نیست.»
او به نكته دیگری اشاره می كند: «ایران تنها كشوری است كه در آن، بیمه هیچ تعهدی در قبال خون ندارد.»
مدیرعامل سازمان انتقال خون در این باره می گوید: «در تمام كشورهای دنیا بدون استثنا، بیمه هزینه آزمایش، نگهداری و حمل و نقل خون را می پردازد، اما در ایران، خون و فرآورده های خونی ۱۰۰درصد رایگان توزیع می شود. دولت تا حدی می تواند به سازمان كمك كند، اما بقیه هزینه ها باید از این منبع تأمین شود.
● تضمین می كنیم؛ سلامت خون ها بالاتر از ۹۹‎/۹۹ درصد است
«با اطمینان زیاد می توان گفت خون های اهدایی در كشور سالم است و خود ما هم اگر مریض باشیم، از این خون ها استفاده می كنیم.»
مدیرعامل سازمان انتقال خون با اشاره به این نكته می گوید: «با این وجود، هنوز هم می شود روش های بیشتری برای افزایش ضریب سلامتی به كار بست و در این زمینه سرمایه گذاری كرد. سلامت خون های اهدایی حتی بالاتر از ۹۹‎/۹۹ درصد و خطر باقی مانده، بسیار كمتر از خطرات مثل تصادف است.»
او باتأكید بر مصرف بهینه خون و فرآورده های خونی می گوید: «درست است كه خون رایگان توزیع می شود، اما باید برای مصرف بهینه و منطقی آن فكری اساسی كرد. باید بیمارستان ها به امكانات و تجهیزات نو مجهز شوند. نمی شود در یك بخش با صرف هزینه، فرآورده ای را تولید كنیم و در بخش دیگر فقط به خاطر رایگان بودنش، آن را به صورت منطقی مصرف نكنیم. به همین منظور، با توجه به این كه انسان همواره نیاز به خون دیگران دارد، باید علم انتقال خون گسترش یابد و این محقق نمی شود مگر این كه طب انتقال خون در دانشگاه تدریس شود. این راهی است كه باید طی كنیم.»
● ویروس های ناشناس و جاده های خاكی
مدیرعامل سازمان انتقال خون درباره پرونده هموفیلی ها می گوید: «دیه بیماران هموفیلی كه رأی درباره آنها صادر شده بود، ۱۰۰درصد پرداخت شده بقیه پرونده ها در دادگاه در دست بررسی است. اما این موضوع فقط محدود به هموفیلی ها نیست و برای سایر بیماران هم پرونده هایی جمع آوری شده است ولی راه حل این مشكل، این نیست چون هم به اندازه كافی به بیماران صدمه زده، هم باعث فلج سیستم پلاسما شده و هم به اعتبار سازمان انتقال خون لطمه زده است. نظر ما این بود كه از راهكار و تجربه ای استفاده كنیم كه در سایر كشورها به كار گرفته شده است. طرح ما تشكیل صندوق حمایت از بیماران آسیب دیده از خون و فرآورده های خونی بود كه یك فوریت آن در مجلس تصویب شد. با تشكیل این صندوق گام بزرگی در رفع مشكلات بیمارانی كه از خون و فرآورده های خونی استفاده می كنند، برداشته می شود.
او معتقد است: «در این كه تعدادی از بیماران، برای مثال بیماران تالاسمی یا همودیالیز دچار هپاتیت C شدند، كسی مقصر نبود كه ما الآن بخواهیم دادگاه تشكیل دهیم. ۱۵ سال پیش اصلاً این ویروس شناخته نشده بود. مثل این است كه بگوییم در گذشته در جاده های خاكی تصادف بیشتر بود پس به جای این كه با صرف هزینه، جاده های بهتری بسازیم، دادگاه تشكیل دهیم تا هر كسی در جاده های قدیمی تصادف كرده و آسیب دیده، غرامت دریافت كند.
درباره این بیماران از جمله بیماران تالاسمی و هموفیلی نیز باید در زمینه ارائه خدمات بهتر سرمایه گذاری كنیم. نه این كه وقت سیستم را در دادگاه برای بررسی اتفاقی در گذشته صرف كنیم. این اتفاق در همه جای دنیا افتاد و اتفاقاً در ایران بسیار كمتر از سایر كشورها بود. در حال حاضر نیز خدمات خوبی از سوی دولت به این بیماران ارائه می شود و به بسیاری از داروهای آنان یارانه تعلق گرفته است.»
ابوالقاسمی همچنین می گوید: «مشكل این بیماران فقط دارو نیست. اگر انجمن ها می خواهند از آنان حمایت كنند، بهتر است شیوه هایی از جمله مددكاری خوب و درمان در منزل را برای آنان راه بیندازند وگرنه صرف این كه دادگاه تشكیل شود و بعد از مدتی طولانی آخر هم ثابت نشود كه منشأ آلودگی از كجاست، راه حل نیست. هرچند هر حكمی داده شود، باید آن حكم را بپذیریم.»

مولکول عشق

وقتی عاشق می شویم به نظر می رسد مغز ما طبیعی فعالیت نمی کند . کف دستانمان عرق می کند ، نفسهایمان بند می آید ، به درستی نمی توانیم فکر کنیم و احساسی شبیه به اینکه پروانه ای در دلمان پر میزند به مادست می دهد. با این همه این احساس شگفت انگیز است . جرقه آن می تواند با چیزی به سادگی دیدن چشم ها ، لمس کردن دست ها،شنیدن موسیقی یا خواندن کتابی به وجود آید.

عامل ایجاد این تحریک، مولکول کوچکی موسوم به فنیل اتیل آمین است.این مولکول همراه با دوپامین و نوراپی نفرین میتواند یک حس نا معلوم ولی شادی آفرینی را که منجر به علاقه سیر ناپذیری می شود ایجاد کند.ولی متاسفانه در اینجا محدودیت هایی به خاطر برخی بمباران انتقال دهنده های عصبی ناشی از برخی پاسخ دهنده های کسل کننده وجود دارد.

فنیل اتیل آمین ماده ای شیمیایی طبیعی شبیه آمفتامین و دوپامین است که تجربه عالی عشق را برای ما فراهم می کند.

چیزی که توصیف عشق را مشکل می کند تلنگرهای اولیه آن در قشر جلوی مغزاست که انسان را قادر می سازد لذت بودن با شخصی خاص را ، حتی اگر تا آن زمان بک بار بیشتر او را ملاقات نکرده باشد ، برای خود پیش بینی کند. اگر این تلنگرها به اندازه کافی قوی باشند به آن ((حافظه آینده)) گویند که درگیر پاسخ به جنگ و گریزهای قدیمی قسمت جلوی مغز و مسئول رفتارهای ناخواسته ای چون لکنت زبان، عیاشی،لودگی و خنده های بلند به لطیفه های دیگران خواهد بود.اندورفینها که ساختاری شبیه به مرفین دارند بیشتر به ماده ای که می تواند در انسان احساس خوشی و شعف ایجاد کند شناخته شده اند. این مواد به عشاق ، آرامش مشابهی می بخشد ولی نه در همان لحظات اول.

اندورفینها در مراحل اولیه جذب با تحریک تک یاخته های خاصی در مغز میانی به شکل کاتالیزگر عمل کرده و آمفتامین های طبیعی قوی یعنی دوپامین و فنیل اتیل آمین را تحریک می کنند .آنها با فرمانهای خود در مغز فکر و خیال ها را طراحی می کنند ، هر فکرو خیالی را !!!!

عملکرد کرم های ضد آفتاب

صنایع آرایشی از اكسیدهای غیرآلی، نظیر اكسید روی و تیتانیم، استفاده می‌كنند، اما استفاده از این اكسیدها به علت خاصیت سفیدكنندگی روی پوست محدود است. سفیدی به طور مستقیم با پخش نور رابطه دارد. به طور كلی با كاهش اندازة ذرات، شاهد افزایش جذب نور ماوراء بنفش توسط ذرات (به علت عبور كمترِ اشعه‌ها از بین ذرات) و كاهش پدیدة سفیدی (به علت كاهش پدیدة پخش نور) هستیم. به‌تازگی روش‌های گوناگون برای تولید نانوذرات، توسعه یافته‌ و بر صنعت کرم‌های ضدآفتاب اثر گذاشته‌اند.
۱. سفیدی
وقتی ماده نوردهی شود، پدیده‌های زیر دیده می‌شوند:

شكل ۱: شِمای نور عبوری و انعكاس‌یافته از یك لایة نازك

۱. عبور نور که منجر به گذشتن آن از ماده بدون هیچ تأثیر متقابلی است؛
۲. نورِ نافذ که منجر به پخش نور می‌شود؛
۳. انعکاس نور از سطح، مانند آنچه در آینه رخ می‌دهد؛
۴. انعکاس نفوذی که منجر به پخش نور از سطح می‌شود.
در شکل ۱ پدیده‌های گفته‌شده نشان داده شده‌اند. اثر سفیدی ناشی از پخش نور به وسیلة ذرات ــ برای مثال در کِرِم‌ها ــ است. بنابراین، برای کاهش سفیدی باید میزان نور پخش‌شده را کم كرد.

۲. پخش نور و اندازة ذرات
شدت نور پخش‌شده به وسیلة یک تک‌ذره، تابعی از اندازة ذره است. همان‌طور كه در شكل ۲ به‌روشنی مشاهده می‌شود، با افزایش اندازة ذرات، نور مرئی به علت برخورد با ذرات پخش می‌شود و با برگشت نور به چشم، ذراتْ سفید دیده می‌شوند. بنابراین، برای کاهش تأثیر سفیدی، کاهش اندازة دانه راهی است بسیار مؤثر.

شكل۲: الف. نانوماده نور را بدون انحراف از خود عبور می‌دهد، به همین خاطر نسبت به نور شفاف است.
ب. مواد با ذرات در ابعاد میكرومتر نور را پراكنده می‌كنند. بنابراین، نسبت به نور مات و نیمه‌شفاف‌اند و سفید دیده می‌شوند.

در شكل ۳ میزان پخش نور بر حسب اندازة دانه به نمایش درآمده و مشخص است كه با افزایش اندازة ذرات، میزان پخش‌شوندگی نور بیشتر می‌شود.

۳. جذب اشعة ماورای بنفش و بهترین اندازة ذره
نور ماورای بنفش (UV) طول موج كمتر از نور مرئی و انرژی بیشتر از نور مرئی دارد. قرار گرفتن در مقابل تابش ماورای بنفش از مهم‌ترین علل آسیب‌های پوستی و سرطان پوست است. به همین خاطر، جذب این اشعه و ممانعت از رسیدن آن به پوست بدن موضوع تحقیق بسیاری از مراكز علمی دنیا برای سالیان طولانی بوده است. جذب UV در مواد غیرآلی نظیر TiO۲ و ZnOناشی از دو اثر است:
الف ـ جذب فاصلة باند؛
ب ـ پخش نور UV

الف ـ جذب فاصلة باندی
اکسید روی و اکسید تیتانیم نیمه‌هادی‌اند و به‌شدت نور UV را جذب و نور مرئی را عبور می‌دهند. سازوكارِ جذب UV در این مواد شامل مصرف انرژی فوتون برای تهییج الکترون از نوار ظرفیت به نوار رسانایی است.

فاصلة باندی یا «گپ انرژی» چیست؟
می¬دانیم که اتم¬ها از ترازهای انرژی تشکیل شده¬اند و این ترازهای انرژیِ حاوی الکترون، در جسم جامد تشکیل نوارهایی را می¬دهند که الکترون‌ها در آنها قرار ¬گرفته‌اند.
اما فضاهایی بین این نوارهای انرژی وجود دارند که هیچ نوار حاوی الکترونی نمی¬تواند در آنها جا بگیرد. این فضاها را «فاصلة باندی» یا «گپ انرژی» می¬گویند. در جامدهای رسانا نوارهای انرژی می¬توانند پر، نیمه‌پر یا خالی از الکترون ــ که در اصطلاح «نوار رسانایی» نامیده می¬شود ــ باشند. همچنین گپ انرژی آنها در مقایسه با نیمه‌هادی¬ها کوچک‌تر است. در نیمه‌هادی¬ها نوارهای انرژی نیمه‌پر وجود ندارند و گپ انرژی آنها کمی بزرگ‌تر از رساناهاست. از همین رو، الکترون‌ها در رسانا¬ها و نیمه‌رساناها می¬توانند با گرفتن مقداری انرژیِ گرمایی ــ برای رساناها کم‌تر، برای نیمه‌رساناها بیش‌تر ــ برانگیختگی گرمایی پیدا كنند و از لایه¬های انرژیِ پُر به لایه¬های انرژیِ خالی بروند. این عمل در نارساناها به علت بزرگ بودن گپ انرژی امکان ندارد.

ZnO و TiO۲ دارای انرژی باند ev۳/۳ تا ev۴/۳ مربوط به طول موج‌های تقریباً ۳۶۵ نانومتر تا ۳۸۰ نانومتر هستند. نورهای زیر این طول موج‌ها انرژی کافی برای تحریك الکترون‌ها دارند. به بیان ساده، الكترون‌های این ذرات انرژی نور UV را جذب می‌كنند و از رسیدن این امواج به پوست مانع می‌شوند. پس ZnO و TiO۲ دارای خاصیت شدید در جذب UV هستند و اگر به اندازة کافی کوچک باشند، شفافیت خوبی در برابر نور مرئی خواهند داشت.

ب ـ اندازة دانة بهینه برای جذب UV

شكل ۴: تأثیر اندازة دانه بر عبور نور

با ریزتر شدن ذرات، علاوه بر اینكه در مسیر نور UV ذرات بیشتری برای جذب فاصلة باند وجود دارند، نور UV بیشتر پخش خواهد شد. بنابراین، عبور این نور كاهش می¬یابد. جذب فاصلة باند به ‌طور کلی تابعی از تعداد اتم‌هایی است که در مسیر نور UV قرار گرفته‌اند. بر اساس تحقیقات تجربی، با کاهش اندازة ذرات، به علت کم شدن فاصلة بین آنها برای عبور نور UV، شاهد عبور كم‌ترِ این اشعه هستیم. این موضوع در شکل شمارة ۴ نشان داده شده است. با توجه به این شكل، در محدودة نور فرابنفش (زیر ۴۰۰ نانومتر) با كاهش اندازة ذرات، عبور نور كمتر خواهد شد. همین پدیده است كه متخصصان را به تولید محصولات ضدآفتاب با خاصیت جذب (SPF) بالاتر رهنمون شده است.

شكل ۵: مقایسة تأثیر متقابل نور در برابر اندازة ذرات مختلف

SPF چیست؟
کرم‌های ضدآفتاب بر اساس میزان توانایی آنها در جذب و دفع اشعة UV درجه‌بندی می‌شوند. این معیار Sun Protection Factor یا SPF نام دارد. درجات SPF، مانند SPF۱۵ یا SPF۲۰ نشان‌گر آن‌اند که مصرف‌کنندة آن قبل از اینکه دچار آفتاب‌سوختگی بشود، تا چه حد می‌تواند زیر نور آفتاب بماند. برای مثال، شما می‌توانید بدون استفاده از کرم ضد آفتاب ده دقیقه زیر نور خورشید باقی بمانید و احساس سوختگی نکنید. هنگامی که از کرم ضد آفتاب استفاده می‌کنید، می‌توانید زمان ۱۰ دقیقه را ضرب در میزان SPF کرم کنید و به مقدار زمان به دست آمده زیر آفتاب بمانید. اگر SPF کرم شما ۱۵ باشد، شما ۱۵۰ دقیقه یا ۲ ساعت و نیم میتوانید در آفتاب بمانید. اگر پس از مدتی مجددا از کرم استفاده کنید، میزان محافظت آن بیشتر میشود اما، در مقدار زمان ایمن آن تاثیری ندارد.

نتایج:
۱- ایجاد پدیده سفیدی در ضد آفتاب ها ناشی از پدیده پخش نوردر محدوده نور مرئی(۴۰۰-۷۰۰ نانومتر) است. با توجه به شكل ۴ این پدیده در ضد آفتاب ها با اندازه ذره درشت، بسیار شدیدتر است.به عبارت دیگر كاهش شفافیت باعث افزایش پدیده سفیدی می شود.در شكل ۵ با ریزتر شدن ذرات شاهد عبور بیشتر نور مرئی و در نتیجه كاهش سفیدی و افزایش شفافیت هستیم.
۲- بر طبق شكل ۵ در محدوده نور UV با توجه به كمتر بودن فاصله بین ذرات در حالت نانومتری شاهد عبور كمتر نور هنگام ریزتر شدن ذرات هستیم.

محلولهای مغناطیسی نانو

محلول‌های مغناطیسی یکی از شاخه‌های فناوری نانو است که کمتر از دیگر شاخه‌های نانو به آن پرداخته شده‌است، ولی به تازگی کاربردهای جدیدی برای آن یافت شده است.
محلول‌های مغناطیسی (Ferro fluid) از ذرات بسیار ریز کلوییدی ( درحدود۱۰۰ - ۱۰ نانومتر ( m ۹- ۱۰) ) از جنس فلزاتی که خاصیت مغناطیسی دارند(مانند آهن و کبالت) به حالت سوسپانسیون در مایعی ، ساخته میشوند . پخش‌ کردن ذرات در مایع را می توان به کمک یک واکنش شیمیایی انجام ‌داد. ذرات پخش شده در مایع به علت ریز بودن به صورت کلوئیدی هستند ولی پس از گذشت مدت زمان نسبتاً کوتاهی به هم پیوسته و ذرات بزرگتری را تشکیل می‌دهند ، که در ا ین صورت حالت کلوییدی آن از بین رفته ، ذرات در محلول ته ‌نشین شده و خاصیت مغناطیسی خود را از دست می دهند .
هر قدر که ذرات ریزتر باشند ، محلول خاصیت مغناطیسی بهتری از خود نشان می‌دهد. به این علت است که در هنگام تولید ، موادی با نام ” سورفاکتانت ” به محلول اضافه می‌شود که روی دیواره‌های آن را می پوشاند و مانع از به هم پیوستن و بزرگ شدن ذرات می‌شود و ذرات با گذشت زمان خاصیت خود را از دست نمی‌دهند.

سورفکتانت ها :
کلمه سورفکتانت مخلوطی از “Surface active agent “ می باشد . سورفکتانتها معمولا ترکیباتی آلی هستند که دارای گروههای آبدوست که نقش دم و دنباله را دارد و گروههای آبگریز که نقش سر را دارد می باشند بنابراین معمولا به طور ناچیز در آب و حلالهای آلی حل می شوند.
وجود طبیعت دوگانه سبب ویژگیهای خاصی در این مولکول ها می شود به طوریکه می توانند در آب حل شده و در سطح مشترک آب – هوا یا بین دو سطح از دوفاز مختلف تجمع یافته و سبب کاهش کشش سطحی شوند. به طور نمونه در مورد بالاسورفکتانت ها ، از یکی از دو سرشان به کلویید متصل شده و از سر دیگر به محلول نزدیک اند، بنابراین سرهایی که در محلول قرار دارند همنام بوده و سبب دافعه بین کلوییدها می شود . در نتیجه از تجمع و به هم پیوستن آنها ممانعت نموده و محلول خاصیت مغناطیسی خود را حفظ می کند.
سورفکتانتها نقش مهمی در بسیاری از کاربرد ها عملی و محصولات بازی میکند مثلا : شونده ها - امولسیون کننده ها - جوهر سازی - کف سازی و ….سورفکتانتها معمولا بوسیله گروههای باردار تقسیم بندی می شوند . سورفکتانتهای غیریونی در قسمت سر خود بی بار هستند. اگر بار منفی باشد سورفکتانت آنیونی و اگر مثبت بود سورفکتانت کاتیونی داریم .. گاهی قسمت سر دارای هر دو بار منفی و مثبت است که به آن آمفوتریک گوئیم .

یک Ferro fluid معمولی ، از %۵ جامد مغناطیسی ، %۱۰ سورفاکتانت و % ۸۵ مایع تشکیل شده است. در عصر حاضر نانو تکنولوژی خدمت بسیاری به بشر کرده‌است . در شیمی ، در فیزیک و . . . همچنین در زمینه‌های پزشکی که با ساخت وسایل گوناگون در زمینه‌ی درمان ، انسانها را یاری کرده‌ است . نظریا تی وجود دارد مبنی بر اینکه به کمک این محلول می ‌توان کپسولهایی ساخت و دا روهایی را که برای بخشی از بدن مضر و برای بخشی دیگر مفید است ، به راحتی به محل مورد نظر برسانیم . با این روش که کپسولهایی از این جنس را پراز داروی مورد نظر کنیم و به وسیله‌ی آهنربا به محل مورد نظر برسانیم و در آنجا آنرا تخلیه کنیم .
در چند ساله‌ی اخیر دانشمندان به این عقیده رسیده‌اند که به کمک وارد کردن ا ین محلول به بدن می‌توان سلولهای سرطانی و یا ویروسها ( مثلا ایدز) را از بدن خارج کرد، به صورتی که ا ین ماده آنتی بادی (Anti body) موجود در خون را ( به وسیله بار مثبت آنها ) جذب کرده و آنتی بادی ها هم ویروسها را جذب میکنند که با خارج کردن Ferro fluid به وسیله آهنربا میتوان ویروسها را خارج کرد. ولی متأسفانه هنوز به مرحله‌ی عملی نرسیده‌است.
به غیر از استفاده‌های پزشکی ذکر شده در بالا استفاده‌های صنعتی هم برای این ماده ذکر شده‌است. مثلا در چیپهای مخصوص برای حرکت دا دن یک سیال مشکلاتی وجود دارد چون موتورهایی در آن اندازه‌ی ریز وجود ندارد و اگر هم وجود دارد بسیار پرهزینه است. اما با اضافه کردن مقداری از ا ین محلول به آن سیال می‌توان با نیروی مغناطیسی آن سیال را به حرکت در آورد. مورد دیگر استفاده از این ماده در بلند گو های پر قدرت است .این محلول خاصیت خود را در دماهای بالا ، مثلا در °C ۲۰۰ یا در دماهای پایین ، مثلا در °C ۵۰- و یا در برابر امواج هسته ای حفظ می کند .

انقلاب نسبی

در دهه اول قرن بیستم انقلابی در فلسفه طبیعی پیش آمد كه بسیاری آن را از حیث عمق معنا و درهم ریزی احكام جزمی پذیرفته شده ، نسبت به انقلاب كوپرنیكی _گالیله ای ،برتر به شمار می آورند . در این فاصله زمانی دو نظریه بسیار مهمی پا به عرصه رقابت نهادند ، نظریه نسبیت و كوانتمی كه نسبت به كار های دانشمندان پیشین از جمله ماكسول ،سارین كلوین وكلازیوس به نحو چشمگیری متفاوت بودند .این نظریه های جدید نیز ،با میكانیك نیوتونی در بعضی از اصول و فرض های بنیادی اختلاف شدیدی داشتند . این نظریه علاوه بر اینكه در بر گیرنده پیچیدگی های ریاضیست ،تصور ذهنی و فهم آن ،بسیار دشوار است .

البته شایان ذكر است كه انیشتین در مقاله ۱۹۰۵ خود كه برای اولین بار به نسبیت خاص خود پرداخت از معادلات ریاضی ساده استفاده كرد اما در مقاله ۱۹۱۹ كه به نسبیت عام پرداخت ،بر خلاف مقاله بیشین از فرمول های پیجیده ی ریاضی استفاده كرد .

نسبیت از ریشه نسبی گرفته شده است ، یعنی هر كدام از واحد های فیزیكی شناخته شده برای توصیف پدیده های طبیعی ، نسبی هستند . یعنی وزن ،سرعت ،شتاب و حتی زمان كه برای ما تعریف می شوند ، نسبی هستند . برای درك این بهتر است چند مثالی بزنم . در میكانیك نیوتنی ،نیروی وزن شیء در كره زمین را مقدار نیرویی كه از زمین بر شیء وارد می شود و آن را با شتاب g به سمت خود می كشاند ، تعریف كرده اند . اگر از شخصی بپرسید كه وزنتان چقدر است ؟ او احتمالاً می گوید : در كجا ؟ . وزن شخص در آسانسوری كه با شتاب به سمت پایین می رود در مقایسه با هنگامی كه آن آسانسور با همان شتاب به سمت بالا می رود ، فرق می كند . حال به مثال دیگری می پردازیم :

مجید و فرهاد دو دوست هستند كه سوار بر اتومبیل پراید ، با سرعت ثابت V در حال حركت هستند ومقصد آن ها ، منزل احمد ، است . در این هنگام احمد از پشت بام منزلشان ، اتومبیل مجید را مشاهده می كند . وی در آنجا ، با انجام محاسباتی توسط دستگاهش ، سرعت مجید و فرهاد را V بدست می آورد (معادل سرعت اتومبیل) . در این لحظه ، اتومبیل پدر احمد ، با سرعت ثابت P از كنار اتومبیل مجید می گذرد ، در آن لحظه ی عبور ، دستگاه تعبئه شده در اتومبیل پدر احمد ، سرعت مجیدو فرهاد را U=V+P نشان می دهد . در آن لحظه عبور ، احمد با مجید تماس می گیرد و از او می پرسد كه سرعت فرهاد را اندازه گیری كند . مجید با شنیدن سخنان احمد ، تعجب می كند و می گوید :” این دیگر چه سوال بی خودی است . می بینی كه فرهاد در كنار من ساكن نشسته است ، پس باید سرعت او صفر باشد “. احمد گوشی را می بندد و به پدرش زنگ می زند و از او می پرسد كه دستگاه محاسبه گر تو ، سرعت مجید و فرهاد را چند بدست آورده است ؟ پدر می گوید : “سرعت مجید و فرهاد U=V+P است ” . احمد در این هنگام با خود فكر می كند كه چگونه فردی در درون اتومبیل با سرعت ثابت ، بنشیند و در حالی كه خود دارای سه سرعت كاملاً متفاوتی باشد . احمد با مبنای سینماتیك آشنایی زیادی ندارد. پس سرعت هم نسبی است .

مسئله نسبی بودن سرعت ، از نظر انیشتین ، آن قدر كه به اعتبار اصل نسبیت مربوط می شد به اتر و حركت سوقی ربطی نداشت .

طبق اصل نسبیت : قوانین طبیعت در تمام چارچوب های مرجع لخت یكسان اند .

انیشتین پس از مطرح كردن اصل نسبیت ، به دو موضوع بنیادی پرداخت :

۱ - اصل نسبیت در تمام رویداد های طبیعی صحیح و صادق است.

۲ - سرعت نور در خلاء ،در هر چارچوب لختی كه اندازه گیری می شود با صرفه نظر از حركت منبع نور ، معادل cاست .

اصل موضوعی دوم انیشتین ، در واقع اندیشه میكانیكی نیوتنی و سینماتیكی گالیله ای را زیر پا می گذارد . طبق اصول سینماتیك ، اگر دو جسم متحرك با سرعت ثابت ، در حال حركت به سمت یكدیگر باشند ، سرعت هر یك از آن ها در نقطه بر خورد ، برابر با مجموع سرعتشان است .

اما درنسبیت انیشتین ایگنونه نیست . اگر در نقطه ای نوری را گسیل كنیم ، ناظر ساكن و ناظر متحرك كه با سرعت vدر حال حركت به سمت منبع است ، سرعت نور را cمحاسبه می كنند .

این دو اصل سه نتیجه ی حیرت آوری به همراه دارد :

الف) همزمانی اتساع زمان . ب) پارادوكس دو قلوها پ) انقباض جرالد-لورنتس .

الف) همزمانی اتساع زمان :

مطابق میكانیك نیوتنی ، زمان مطلق است ، یعنی زمان در تمام نقاط جهان و بدون وابستگی به شرایط حاكم بر محیط ، به طور یكنواخت جریان دارد .

اما انیشتین خلاف آن را معتقد است ، و در واقع اینجاست كه نیوتن و انیشتین از هم جدا می شوند .

انیشتین برای اثبات گفته های خود در مورد عدم مطلق بودن زمان ، به اصل موضوعی دوم خود پناه می برد . برای اثبات فرضیه ی انیشتین ، دو لامپ فلاش در نقاط A و B داریم . فردی در میانه ی BA قرار می گیرد . ومشاهده می كند كه دو فلاش A و B همزمان به او می رسد ، اما اگر فرد به نقطه A نزدیكتر باشد ، مشاهده می كند كه نور گسیل شده از A زودتر از B به او می رسد ، اما اگر فرد به نقطه B نزدیكتر باشد ، مشاهده می كند كه نور گسیل شده از B زودتر از A به او می رسد . پس این رویداد ها همزمان نیستند .

اكنون یكی از معروفترین پیامدهای این نظریه ، یعنی اتساع زمان ، را بررسی می كنیم .

منظور از اتساع زمان اینست كه ، ساعت در چارچوب های لختی متحرك نسبت به چارچوب های لختی ساكن ، كند كار می كند .

برای روشن كردن بحث اتساع زمان , یك جفت ساعت كاملاً متشابه به هم را تهیه نموده ایم . در این ساعت ، در آینه به طور موازی و به فاصله ی dاز یكدیگر قرار دارند . در یكی از آینه ها نقطه ای وجود دارد كه از آن نوری گسیل می شود و آن نور پس از انعكاس از آینه دومی ، به همان نقطه تابش خود برمی گردد . این ساعت به گونه ای كار می كند كه واحد زمان را معادل ، زمان رفت و برگشت نور بین دو آینه ، نشان می دهد . یعنی واحد زمانی كه این ساعت نشان می دهد برابر t =۲d/c است .

یكی از ساعت ها در چاچوب مرجع ساكن لختی قرار می دهیم ، و مشاهده می كنیم كه واحد زمان محاسبه شده معادل t می باشد .

ساعت دیگر را در چارچوب متحرك لختی كه با سرعت فوق العاده u حركت می كند، قرار می دهیم . در این چارچوب مسیر رفت و برگشت نور ، بیشتر از ۲d است . زیرا این ساعت با سرعت u در حال حركت است . پس مكان این آینه پیوسته در حال تغییر است به همین دلیل نور در این مسیر رفت و برگشت خود ، یك مسیر شكسته ( به صورت ۸ است ) طی می كند . پس واحد زمان در چارچوب متحرك لختی بزرگتر از واحد زمان در یك چارچوب ساكن لختی است . به همین دلیل ساعت ها در چارچوب متحرك لختی نسبت به چارچوب ساكن لختی كند كار می كنند .

ب) پارادوكس دوقلو ها :

اتساع زمان در نظریه نسبیت ما را به پارادوكس دو قلو ها می كشاند ، این پارادوكس بیش از ۵۰ سال بعد از انتشار نظریه نسبیت انیشتین ، مورد بحث میان دانشمندان بوده است . كه خلاصه این داستان بدین شرح است كه : یكی از دو قلوه ها تصمیم می گیرد كه با یك فضاپیما كه با سرعت نزدیك به سرعت نور حركت می كند , به یك سیاره دور برود . این مسافرت ۷۰ سال زمینی طول می كشد . هنگامی كه او بر می گردد می بیند كه برادرش به سن ۹۰ سالگی رسیده ودر حالی كه او ۲۹ سال بیشتر سن ندارد .

پ) انقباض لورنتس-جرالد :

اتساع زمان كه یكی از مهمترین نتایج نظریه نسبیت است ، موجب شد كه انقباض لورنتس-جرالد ، قدم به صحنه رقابت بگذارد .

ناظر o در چارچوب ساكن لختی قرار دارد و می خواهد طول لوله ای را محاسبه كند . روش اندازه گیری او ، اینگونه است كه یك شیء را با سرعت ثابت v ، از یك سر لوله پرتاب می كند و با ثبت مدت زمانی كه آن شیء به آن سر لوله می رسد ، و با استفاده از فومول های سینماتیك ، طول لوله را می یابد . او طول لوله را L محاسبه می كند . L = t .v

ناظر Z واقع در چارچوب متحرك لختی نیز می خواهد طول همان لوله را محاسبه كند . او برای محاسبه طول لوله از شیوه ی ناظر O استفاده می كند و طول لوله را L` می یابد .(L`=t` .v` )

طبق نتایج قبلی نسبیت ( اتساع زمان ) ، به این نتیجه رسیدیم كه زمان در چارچوب متحرك نسبت به چارچوب ساكن ، كندتر می گذرد . پس t > t` بنابراین L > L` ، كه نشان دهنده انقباض طول لوله در چارچوب متحرك است .

درك چنین واقعیتی بسیار دشوار و سخت است . اما لورنتس علت آن را تغییر در نیروی الكترومغناطیسی اتم ها در سرعت های بالا می داند.

اما متاسفانه تا كنون دانشمندان موفق نشده اند كه انقباض لورنتس-جرالد را در حد آزمایش عملی كند .

یك از نتایج نسبیت خاص ، كه با سینماتیك در تضاد است جمع سرعت هاست كه در خور مسائل ریاضیست .

E=MC^۲

یكی از معادلات زیبا و پراهمیتی كه انیشتین آن را در مقاله ی علمی با استدلال زیبا و دور از هرگونه پیچیدگی های ریاضی استنتاج كرد ، معادله هم ارزی جرم-انرژی است . وی در مقاله ی خود می نویسد :” اگر جسمی انرژی E را بصورت تابش از دست بدهد ، جرمش به اندازه ی E/C^۲ ، كم می شود “.

اگر جسمی ، مقداری از جرم خود را از دست بدهد ، انرژی به اندازه ی E كه معادل E=MC^۲ ، می باشذ به صورت تابشی آزاد می كند و M مقدار جرم از دست رفته است .

در واكنش های هسته ای ، مشاهده شده است كه در طی شكافت هسته ، مقداری از جرم هسته كاهش و به انرژی تابشی تبدیل می شود . البته عكس این معادله نیز صادق است ، یعنی می توان با فراهم آوردن مقدار انرژی به اندازه كافی ، جسمی پر جرم را به وجود آورد .

یكی از نتایج مهم هم ارزی جرم-انرژی ، تغییر جرم جسم در سرعت های نزدیك به سرعت نور است .

جرم جسم متحرك با سرعت نزدیك به سرعت نور ، نسبت به همان جسم ولی در حال سكون ، بیشتر است .

امروزه در آزمایشگاه ها ، با دادن انرژی به الكترون ها ، توانسته اند سرعت آن ها را نزدیك به سرعت نور ، برسانند .

در این آزمایش ها مشاهده شده كه جرم الكترون ها مطابق با فرمول نسبیت ، افزایش پیدا كرده است . و همچنین با استفاده از ساعت های اتمی (سزیم ) ،كندی گذر زمان در چارچوب متحرك نسبت به چارچوب ساكن را مشاهده كرده اند .

انیشتین در سال ۱۹۱۹ ، با ترمیم و تعمیم نسبیت خود , نسبیت عام را مطرح كرد . نسبیت عام برخلاف نسبیت خاص ، در برگیرنده معادلات و پیچیدگی های ریاضی بود .

یكی از پیش بینی های این نظریه آن بود كه ساعت ها در میدان گرانشی بسیار قوی ، كندتر كار می كنند و همچنین نور در میدان گرانشی بسیا قوی ، در مسیر مستقیم خود منحرف می شوند . این نظریه توانست به بسیاری از معما های كیهان شناسی در مورد سیاهچاله ها ، عمر كرات وسیارات ، انرژی ستاره ها وكهكشان ها ، چگالی جهان و … پاسخ دهد .

معرفی کامل رشته فیزیک

در معرفی علم فیزیک دکتر پروین استاد فیزیک دانشگاه امیرکبیر می‌گوید: «فیزیک علم زندگی و اصلا علم حیات است» . و یا دکتر منیژه رهبر استاد فیزیک دانشگاه تهران معتقد است هر چیزی که در اطراف خویش می‌بینیم به فیزیک ربط پیدا می‌کند. همچنین پاسخ به بسیاری از سوالهایی را که همیشه ذهن بشر به آن مشغول بوده است به وسیله علم فیزیک می‌توان داد. مثل این که دنیا چگونه بوجود آمده است؟ از چه تشکیل شده و کوچکترین جزء آن چیست؟

در کل می‌توان گفت که جهان در بزرگترین مقیاس تا ریزترین مقیاس در ارتباط با علم فیزیک می‌باشد.

یکی دیگر از استادان دانشگاه نیز فیزیک را دانش کشف و استفاده عملی از قوانین و روابط حاکم بر پدیده‌های طبیعی می‌نامد که مبنای این دانش بر تجربه و آزمایش استوار است.

ماهیت :

رشته فیزیک در حد لیسانس عبارت است از فیزیک دبیرستانی به اضافه فیزیک قرن بیستم . از سوی دیگر می‌توان گفت که فیزیک در حد لیسانس مفاهیم فیزیکی دبیرستانی را عمیق‌تر کرده و طرز برخورد با مسائل فیزیکی را آموزش می‌دهد».

دکتر پروین نیز می‌گوید: «فیزیک دانشگاهی بر پایه کتاب فیزیک هالیدی و برخی کتب دیگر که به زمینه‌های فیزیک مدرن می‌پردازد، قرار گرفته است یعنی به نظر من اگر کسی مطالبی را که در فیزیک هالیدی نوشته شده است به درستی بفهمد باید به او لیسانس فیزیکش را بدهند».

گرایش‌های مقطع لیسانس

رشته فیزیک در دوره کارشناسی دارای ۵ گرایش اتمی مولکولی ، هسته‌ای ، حالت جامد ، هواشناسی و نجوم است (البته فیزیک دارای گرایش دبیری نیز هست که ما در اینجا به بررسی آن نمی‌پردازیم چرا که گرایش دبیری به عنوان یک گرایش تخصصی در علم فیزیک مطرح نمی‌باشد) که تعداد واحدهای تخصصی هر یک از این گرایش‌ها در دوره کارشناسی بسیار محدود است و به همین دلیل گرایش‌های فوق در این دوره تفاوت محسوسی با یکدیگر ندارند.

برای اطلاع هرچه بیشتر به معرفی اجمالی هر یک از گرایشهای این دوره می‌پردازیم.

گرایش اتمی – مولکولی

فیزیک اتمی- مولکولی که مربوط به فیزیک جدید است از زمانی متولد شد که دانشمندان متوجه شدند کوچکترین جزء در طبیعت اتم نیست بلکه اتم از اجزای کوچکتری به نام الکترون‌ها و هسته تشکیل شده است. یعنی اتم از هسته‌ای تشکیل شده است که الکترون ‌هایی در اطراف آن می‌گردند.

دکتر منیژه رهبر استاد فیزیک دانشگاه تهران در ادامه سخنان خویش می‌گوید: «در این میان فیزیک اتمی به بررسی نقل و انتقال‌های الکترون‌های اطراف هسته می‌پردازد و خواص آنها را مورد بررسی قرار می‌دهد. یعنی ما در فیزیک اتمی کاری به این نداریم که هسته از چه تشکیل شده است بلکه هسته برایمان مرکزی با بار مثبت است و بیشتر توجه ما جلب الکترون‌های اطراف هسته می‌شود».

دکتر هوشنگ روحانی‌زاده استاد فیزیک دانشگاه تهران نیز در معرفی فیزیک اتمی می‌گوید: «اگر ما بپذیریم که در کل، علم فیزیک به دو بخش دنیای بزرگ و دنیای کوچک تقسیم می‌شود. دنیای بزرگ فیزیک ، مربوط به دنیای روزمره است و در آن حرکت اتومبیل‌ها، موشک، ماهواره و در کل تمام حرکاتی که می‌بینیم مورد بررسی قرار می‌گیرد، فیزیک اتمی به دنیای بی‌نهایت کوچک‌ها برمی‌گردد چرا که ما در فیزیک‌اتمی به بررسی ساختار ذره‌ای به نام اتم می‌پردازیم و این که اتم چگونه تشکیل شده و چه ویژگی‌هایی دارد؟»

گرایش فیزیک هسته‌ای

دکتر رهبر در معرفی فیزیک هسته‌ای می‌گوید: «در فیزیک هسته‌ای، خود هسته، مورد مطالعه قرار می‌گیرد یعنی متخصصان و دانشمندان بررسی می‌کنند که هسته از چه تشکیل شده و چه نیروهایی بین اجزای هسته حکمفرما است و در نتیجه واکنش‌های انجام شده،‌ چقدر انرژی آزاد می‌گردد؟»

دکتر دویلو نیز در معرفی این گرایش می‌گوید: « انرژی هسته‌ای و رادیوایزوتوپ ‌ها مسائلی هستندکه در فیزیک هسته‌ای مورد بررسی قرار می‌گیرد».

فیزیک حالت جامد

گرایش حالت جامد مربوط به سیستم‌های بس ذره‌ای مخصوصا جامدات است.

سامان مقیمی عراقی در ادامه می‌گوید: «ابتدایی‌ترین کار در این گرایش بررسی بلورهای جامدات و خواص اپتیک ی ، مکانیک ی، الکتریکی و صوتی امواج ی است که در آن منتشر می‌شود که این بررسی منجر به پدیده‌های مختلفی مثل ابر رسانایی، نیم رسانایی و یا پخش و انتقال گرما می‌گردد.»

دکتر پروین نیز می‌گوید: «مطالعه دانش مربوط به کریستال‌ها و ویژگی‌های فیزیکی آنها به گرایش حالت جامد بر می‌گردد.»

گرایش هواشناسی

دو گرایش نجوم هواشناسی بسیار محدودتر از سه گرایش اتمی – مولکولی، هسته‌ای و حالت جامد ارائه می‌شود. برای مثال در سال تحصیل ۷۹-۷۸ گرایش هواشناسی تنها در دانشگاه هرمزگان ارائه شده و گرایش نجوم اصلا ارائه نشده است.

اما در معرفی این گرایش سامان مقیمی عراقی می‌گوید:

«گرایش هواشناسی ، اطلاعات پایه‌ای و متنوعی درباره انواع پدیده‌های جوی و برخورد علمی با آنها ارائه می‌دهد و همچنین با مطالعه دینامیک وضعیت هوا می‌توان بررسی کرد که شرایط هوا چگونه تغییر کرده و چه پارامترهایی برای ایجاد این تغییر لازم است؟»

گرایش نجوم

سه بخش اصلی این گرایش را نجوم رصدی، اخترشناسی و کیهان‌شناسی تشکیل می‌دهد.

سامان مقیمی عراقی در ادامه می‌گوید: «در بخش نجوم که جنبه مشاهداتی دارد، پدیده‌های مختلف نجومی را رصد و ثبت کرده و سپس از آنها عکس گرفته و طیف آنها را می‌سنجد.

در اخترشناسی جنبه نظری دارد وضعیت ستارگان مورد مطالعه قرار می‌گیرد یعنی بررسی می‌شود که هر ستاره در چه مرحله‌ای قرار دارد و چه اتفاقاتی برایش رخ می‌دهد؟

بخش کیهان‌شناسی با این که زیاد جنبه نجومی ندارد اما به هرحال پیشرفتش را مدیون علم نجوم است. به این معنی که مدل‌های مختلف کیهان‌شناسی باید با داده‌های رصدی مطابقت کند.» گفتنی است که این کیهان‌شناسی به صورت کلاسیک به چگونگی ایجاد جهان و تشکیل ساختارهای کهکشانی مانند خوشه‌ها و ابر خوشه‌ها می‌پردازد.

آینده شغلی ، بازار کار، درآمد

امروزه اگر کشوری بخواهد پیشرفت کند باید پژوهش کند و چیزهای جدیدی بسازد. اگر بخواهد پژوهش کند باید به آزمایشگاهها برود و اگر بخواهد در آزمایشگاهها کار کند،‌ احتیاج به تیم علمی دارد و در یک تیم علمی نیز همیشه متخصصان شاخه‌های مختلف فیزیک حضور دارند چون هر کاری که بخواهیم انجام بدهیم باید بنیان فیزیکی داشته باشد.

دکتر پروین در ادامه می گوید: «برای مثال اگر بخواهیم یک دستگاه الکتریکی بسازیم اول باید بدانیم چه قوانین فیزیکی بر آن حاکم است و بعد از شناخت آن قوانین، می‌توان دستگاه مورد نظر را با استفاده از فن و هنر ساخت.

«اگر کسی فیزیک را خوب خوانده باشد در سازمانهای مختلف کشور از قبیل صداوسیما، برنامه و بودجه، مخابرات و همچنین در صنایع مختلف مفید واقع شده و موفق می‌گردد. چون دانشجویان فیزیک مطلب مختلفی از قبیل الکتریسیته و مکانیک می‌خوانند و در زمینه‌های مختلف دید وسیعی پیدا می‌کنند.»

آقای صحبت‌زاده دانشجوی دکتری فیزیک دانشگاه شهید بهشتی در مورد موقعیت‌های شغلی فارغ‌التحصیلان فیزیک می‌گوید: «فارغ‌التحصیلان این رشته در حد کارشناسی می‌توانند در صنعت مخابرات و ارتباطات ، نیروگاههای هسته‌ای ، مراکز تولید قطعات غیرهادی و سلول‌های خورشیدی، صنایع تولید و نگهداری لیزر در صنعت، پزشکی و نظامی و سازمان انرژی اتمی فعالیت کنند.»

داریوش شیرازی فارغ‌التحصیل این رشته نیز می‌گوید: «اگر کسی به امید به دست آوردن یک موقعیت شغلی مناسب، واردرشته فیزیک بشود، باید بداند که در انتها فقط یک مدرک لیسانس به دست خواهد آورد. برای این که رشته‌های علوم پایه و از جمله فیزیک در جامعه ما موقعیت کاری مناسبی ندارند و در نهایت اگر شانس داشته باشند جذب کلاسهای تقویتی و خصوصی می‌شوند.»

البته این در مورد دانشجویانی صدق می‌کند که رشته فیزیک انتخاب چهل یا سی به بعد آنها بوده است و در واقع به امید این که فقط در دانشگاه پذیرفته شوند این رشته را انتخاب کرده‌اند وگرنه دانشجویانی که با علاقه و دقت و تامل بسیار این رشته را انتخاب کرده‌اند حتی به صورت خصوصی نیز در این رشته فعالیت می‌کند. برای مثال یکی از فارغ‌التحصیلان این رشته کارگاهی برای ساخت وسایل اپتیکی دایر کرده است و یا تعدادی از فارغ‌التحصیلان با شرکت ایران خودرو برای بعضی از پروژه‌های این شرکت قرارداد بسته‌اند چون دانشجویان این رشته یاد می‌گیرند با مسائلی که در پیش رویشان قرار می‌گیرد براحتی برخورد کرده و مدل‌ ساده‌ای برای حل مسائل ارائه بدهند.

توانایی‌های مورد نیاز و قابل توصیه:

اسماعیلیان دانشجوی دکتری فیزیک هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی می‌گوید: «فیزیک منهای ریاضی یعنی صفر به همین دلیل دانشجویان این رشته باید از نظر ریاضیات در سطح بسیار بالایی باشند.»

سامان مقیمی عراقی نیز معتقد است که دانشجوی این رشته باید به فیزیک علاقه‌مند باشد به این معنی که از آنچه یاد گرفته است بتواند در زندگی روزمره خویش استفاده کند.

برای مثال با توجه به معلومات فیزیک دبیرستانی خود بررسی کند که آبی که از شیر آب می‌ریزد چرا به تدریج باریک می‌شود و سطح مقطع آن در این هنگام به چه حدی می‌رسد؟

بی‌شک عواملی که باعث شد نیوتن با افتادن سیب پی به قانون جاذبه ببرد، کنجکاوی مفرط، صبر و بردباری، مطالعه و آزمایش‌های مستمر و قدرت تحلیلی همراه با تفکر فراوان بود که با مشاهده پدیده‌های تکراری و عادی زندگی روزمره قوانینی را کشف کرد.

دکتر منیژه رهبر در این باره می‌گوید: «برخلاف رشته‌های مهندسی که با اتفاقات علمی کار دارند در رشته‌های علوم پایه از جمله فیزیک به چگونگی پیش‌آمدهای علمی توجه می‌کنند و در واقع به دنبال یافتن دلایل و چرایی هر پدیده یا اتفاق هستند و به همین دلیل بچه‌هایی که مستعد،‌ باهوش و کنجکاو هستند، می‌توانند در این رشته موفق گردند.

اما متاسفانه چون در دبیرستان فیزیک بخوبی آموزش داده نمی‌شود و دانش‌آموزان تنها به حفظ فرمول‌ها می‌پردازند، نمی‌توانند بین آنچه خوانده‌اند و آنچه در دنیای خارج وجود دارد، ارتباط برقرار کنند و در نتیجه کنجکاوی آنها تحریک نمی‌شود و تعداد اندکی از دانش‌آموزان با استعداد به رشته فیزیک علاقه‌مند شده و این رشته را انتخاب می‌کنند.»

مهم این است که دانشجوی فیزیک از آنچه در اطرافش اتفاق می‌افتد به راحتی نگذرد.

وضعیت نیاز کشور به این رشته در حال حاضر:

امروزه اگر ما به فکر پیشرفت و ساخت وسایل صنایع مختلف کشورمان از نظامی گرفته تا پزشکی نباشیم باید این صنایع را به صورت آماده از کشورهای دیگر بخریم که این کار احتیاج به سرمایه‌ای گزاف دارد و باعث وابستگی کشور ما به کشورهای صنعتی می‌گردد»

دکتر رهبر نیز در همین زمینه می‌گوید: «ما در ایران صنایع چندانی نداریم و صنایع موجود نیز بیشتر مونتاژ بوده و ابتکاری نیست اما اگر روزی بخواهیم صنایع پیشرفته‌ای داشته باشیم باید خواص مواد را بدانیم تا متوجه شویم که چطور می‌توان از آنها استفاده بهتری بکنیم و وضعیت آن را بهبود ببخشیم و چنین پیشرفتی تنها با توسعه و پیشرفت علم فیزیک امکان‌پذیر است چرا که متخصصان فیزیک می‌توانند موجب بهبود کیفیت محصولات گشته و یا وسایل جدید طراحی بکند. یعنی ما به جای این که مواد خام خود را خیلی ارزان صادر کنیم به یاری دانش فیزیک آنها را به محصولات ساخته تبدیل بکنیم چرا که این محصولات ارزش افزوده بسیار زیادی دارد.

کار ی کشور پیشرفته‌ای مثل ژاپن انجام داد. چون این کشور به یاری صنایع نیمه ‌رسانا، ترانزیستور و الکترونیک پیشرفت کرده است،‌صنایعی که علم زیربنایی آنها فیزیک می‌باشد.»

نکات تکمیلی

دکتر هادی دویلو استاد مهندسی هسته‌ای دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر می‌گوید: «بیشتر واحدهای درسی دانشجویان گرایش‌های مختلف رشته فیزیک، در دوره لیسانس مشترک چرا که دانشجویان فیزیک تنها در سال آخر تحصیلی اقدام به انتخاب گرایش خود می‌کنند و هر گرایش نیز تنها ۹ واحد تخصصی یعنی سه درس تدریس می‌شود و به همین دلیل نمی‌توان بین یک لیسانس گرایش فیزیک حالت جامد یا هسته ‌ای و یا سایر گرایشهای تفاوتی قائل شد یعنی یک لیسانس فیزیک در هیچ‌یک از گرایشها متخصص نمی‌شود».

دکتر عراقی استاد فیزیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر با تاکید بر همین امر می‌گوید: «هر دانشجوی فیزیک در دوره کارشناسی باید ۱۳۰ واحد بگذراند که دروس تخصصی هر یک از گرایشها فقط ۹ واحد از این ۱۳۰ واحد است و بدون شک ۹ واحد نمی‌تواند تغییری در دیدگاه دانشجویان ایجاد کند و هر دانشجو فقط شناختی جزئی نسبت به گرایش مورد نظر خود پیدا می‌کند. تازه، گاه همین ۹ واحد نیز به گونه‌ای مشترک اما در دروسی مختلف در هر یک از گرایشها تدریس می‌شود یعنی کتابها یا واحدهای درسی هر گرایش، متفاوت است اما در کل همه به اطلاعات یکسانی دست پیدا می‌کنند. در نتیجه یک لیسانسه فیزیک، یک کارشناس فیزیک به معنای عام آن است و کارشناس یا متخصص در یکی از گرایشهای فوق به شمار نمی‌آید

بر گرفته شده از سایت : http://forum.p۳۰world.com