۱۳۸۷ تیر ۱, شنبه

داروی ایرانی ، پلاسمای ایران

نیاز به پلاسما و فرآورده های مشتق از آن در سطح دنیا رو به افزایش است؛ با این همه و با وجود جایگاه قابل قبول سازمان ملی انتقال خون ایران در منطقه و بیش از ۳۰ سال پیشینه فعالیت در صنعت پلاسما، هنوز از جایگاهی كه باید در این صنعت داشته باشیم، عقبیم. به عبارتی، سهم ما از این صنعت هیچ نیست اما بسیار اندك است.
به عقیده برخی از كارشناسان، ایران می توانست سهم قابل قبولی از صنعت پلاسما را در جهان به خود اختصاص دهد؛ اما جنجال سازی به جای ارتقای سطح كیفی آنچه داشته ایم و سوءمدیریت مانع از آن شده است.بیش از ۵۰ درصد حجم خون از پلاسما تشكیل شده است. آلبومین، گاماگلوبین، ایمنوگلوبولین های اختصاصی و فاكتورهای انعقادی از جمله فرآورده های عمده پلاسمایی است كه نیاز حیاتی گروهی از بیماران را برطرف می كند. اما شناخت تأثیر مثبت برخی از این فرآورده ها در روند بهبود دسته دیگری از بیماری ها موجب رشد روزافزون نیاز به پلاسما و مشتقات آن در سطح دنیا شده است. به طوری كه گاه موضوع كمبود پلاسما در سطح جهان مطرح می شود.
● این مرده را آرام بگذارید
در سال ۱۳۵۵ ، پس از تشكیل سازمان انتقال خون ایران، نخستین پالایشگاه فرآورده های پلاسمایی با ظرفیت پالایش حدود ۲۰ هزار لیتر پلاسما در سال آغاز به كار كرد. از سال ۱۳۶۷ طرح ساخت پالایشگاه پلاسما در دستور كار سازمان انتقال خون قرار گرفت. این سازمان با عقد قراردادی با یك شركت خارجی، به ساخت پالایشگاهی با ظرفیت ۸۰ هزار لیتر پلاسما در سال اقدام كرد. این پالایشگاه در سال ۱۳۷۴ به بهره برداری رسید.
اما اشكال پالایشگاه یعنی نداشتن سیستم های نوین ویروس زدایی محصولات تولیدی موجب شد خط تولید فاكتورهای انعقادی تا زمان راه اندازی سیستم ویروس زدایی تعطیل شود و تلاش چند مدیرعامل در این سال ها در سازمان برای اجرای طرح ویروس زدایی و ارتقای تولید به نتیجه نرسید. نتیجه این كه در سال ۱۳۸۳ باقی مانده خط تولید پالایشگاه قدیمی نیز جمع و به انبار منتقل و پرونده تولید فرآورده های پلاسمایی بسته شد.
هرچند اكثر مسئولان در این باره تمایلی به بازگشت به گذشته را ندارند و برخی معتقدند بهتر است این مرده را در گورش آرام بگذاریم، اما برخی از كارشناسان تعطیلی پالایشگاه به جای ارتقای سطح كیفی آن را یك اشتباه استراتژیك می دانند. اما اگر به هر رویداد و اتفاقی به دلیل گذشت زمان بی توجهی شود، گذر زمان به سایه امنی برای برخی از دست اندركاران كه دچار اشتباه می شوند تبدیل نخواهد شد و اشتباه ها زیر این سایه رنگ نخواهد باخت تا فراموش شود؟
● كمی دور از دسترس
ما در صنعت پلاسما از جایگاه واقعی مان عقب تریم. دكتر حسن ابوالقاسمی، مدیرعامل سازمان انتقال خون، به ۳ مشكل و علت عمده در این زمینه اشاره می كند: «یكی از مشكلات در این زمینه بها ندادن به دانش پلاسما و استحصال دارو از پلاسما در كشور است. ما طی سال ها، انتقال خون خوبی داشتیم اما هیچ وقت سعی نكردیم در زمینه صنعت پلاسما رشد مناسبی داشته باشیم. موضوع دیگر این است كه آلودگی های ناشی از فاكتورهای انعقادی وارد شده به كشور، به غلط یا به دروغ به داخل نسبت داده شد و موجب شد كارهایی هم كه در حال انجام بود، متوقف شود. نكته دیگر این كه هیچ وقت بخش غیردولتی تشویق به سرمایه گذاری در این صنعت نشد. در حالی كه هر صنعتی كه در انحصار بخش دولتی باقی بماند، رشد مناسبی نخواهد داشت.»
این ۳ نكته از جمله عواملی است كه موجب شده «صنعت پلاسما» و گرفتن سهمی از آن با وجود شایستگی های موجود در كشور، كمی دور از دسترس بنماید. اما چرا پالایشگاه، به جای سعی در ارتقای آن تعطیل شد؟
دكتر ابوالقاسمی می گوید: «در آن زمان خیلی از پالایشگاه های موجود در دنیا به همین صورت بود. مهم این است كه برخورد ما با این موضوع چگونه باشد. در چین هنوز پالایشگاه هایی با همان كیفیت فعال است. آنها آنچه را كه مشكلی دارد، فوری منهدم نمی كنند بلكه ایرادش را برطرف و تكمیلش می كنند. به نظر من، در این باره ما خوب عمل نكردیم و به جای ارتقای سیستم، موضوع را در یك چم و خم پیچیده سیاسی وارد كردیم و به خاطر همین هم الآن هیچ چیز نداریم.»
او می افزاید: «به نظر من، باید برای حركت به سمت جلو بیشتر تلاش كنیم. بیرون آوردن این مرده و آب كشیدنش مشكلی را حل نمی كند.»
● ردپای مافیا
ابوالقاسمی به چند نكته دیگر نیز اشاره می كند: «درست است كه اتفاقاتی افتاد و مدیریت ها باید قوی تر از این اعمال می كرد، اما تمام مشكلات، بدشانسی ها و سوءمدیریت ها كه در پالایشگاه به وجود آمد، اصلاً در برابر پولی كه برای خرید دارو از سال های گذشته پرداخت می شود و پرت مصرف دارو قابل مقایسه نیست و نباید این موضوع را این قدر بزرگ كنیم. در واقع، ۵ برابر پولی كه صرف آن پالایشگاه شد، صرف خرید دارو در هر سال می شود. حتی در آن زمان هیچ كس نمی گفت كه چرا این رقم صرف خرید دارو می شود اما این موضوع كه پالایشگاه چند تومان ارزان تر یا گران تر است، بحث روزنامه ها بود. اتفاقاً مشكل از همین جا شروع شد. اگر این بحث ها و دادگاه ها نبود، كار بهتر از این پیش می رفت.
نمی گویم نباید به این بحث ها پرداخته شود اما پولی كه در آن زمان صرف خرید تجهیزات برای پالایشگاه شد، ۱۴ میلیون دلار بود كه فقط ۷ میلیون دلار آن پرداخت شد. تردیدی نیست كه این پرت منابع مالی بود، اما موضوع این است كه هر وقت خواستیم در این زمینه گام برداریم و كاری انجام دهیم، عده ای ناكامی ها و شكست ها را فوق العاده بزرگ جلوه دادند تا مبادا كسی جرأت ورود به این عرصه را پیدا كند. چرا كسی موضوع صرف ۶۰ ـ ۵۰ میلیون دلار برای خرید داروهای مشتق از پلاسما را مطرح نمی كرد؟ این قبیل كارها اینجا همیشه با جار و جنجال همراه است، در حالی كه در سایر كشورها این طور نیست.»
آیا دكتر ابوالقاسمی رسانه ها را مقصر می داند؟
او در پاسخ به این سؤال می گوید: «بحث رسانه ها نیست، بحث مافیای داروست. این مافیا همیشه وجود دارد و منافعش در واردات است. بنابراین، سعی می كند هر تلاشی را برای تولید دارو در داخل خدشه دار كند. كسی تردید ندارد كه تلاش هدفمند از سوی مافیا برای شكست فناوری تولید دارو در داخل وجود دارد. این فقط محدود به داروهای مشتق از پلاسما و صنعت پلاسما هم نیست. اما پلاسما و محصولات پلاسمایی به خاطر گران بودنش و این كه یك چهارم یارانه دارویی كشور را به خود اختصاص می دهد، بیشتر از سایر داروها مورد توجه است.»
● ۳ استراتژی جدید و ایجاد پالایشگاه در برنامه سازمان
مدیرعامل سازمان انتقال خون می گوید: «پس از تشكیل هیأت مدیره جدید پالایشگاه، ۳ استراتژی در شركت پالایش و پژوهش و سازمان انتقال خون تدوین شد. اول این كه بنا گذاشتیم تمام مقررات و استانداردهای لازم را برای پلاسمای ایرانی اعمال كنیم. به این ترتیب، كیفیت پلاسمای تولید شده در داخل ارتقا یافت. گذشته از این، ارسال پلاسما به خارج برای تولید داروهای مشتق از این پلاسماها برای مصرف در داخل كشور، ۳۵ درصد صرفه جویی ارزی به همراه داشت. در سال گذشته، ۱۰۰ هزار لیتر پلاسمای استاندارد برای تولید محصول به خارج صادر شد.
استراتژی دوم رفع هر نوع مانع برای مشاركت بخش غیردولتی در صنعت پلاسما بود. استراتژی سوم این بود كه در حد امكان ، پالایشگاه كوچكی در محل شركت پالایش و پژوهش راه اندازی كنیم تا این تابو شكسته شود كه نمی توان در این عرصه وارد شد. هدف ما از این امر تشویق بخش غیردولتی برای ورود به صنعت پلاسماست.
برخی عقیده دارند تهیه پلاسما در كشور و ارسال آن به خارج برای تولید دارو به صرفه تر از ساخت پالایشگاه است.
اما دكتر ابوالقاسمی این نظر را رد می كند. او می گوید: « پالایشگاه بسیار باصرفه تر است. پالایشگاه ضمن این كه ایجاد شغل می كند، دانش و تخصص موجود در كشور را نیز افزایش می دهد. ایجاد پالایشگاه سود زیادی هم در زمینه تولید پلاسما و هم در زمینه تولید مشتقات پلاسما به همراه دارد و یك نوع خودكفایی ارزشمند است. باید این نكته را هم در نظر گرفت كه همه شركت ها در خارج از كشور در قالب پالایش قراردادی كار نمی كنند و ممكن است در زمینه گرفتن پلاسما و تهیه دارو از آن، قراردادی ببندند كه اصلاً صرف نكند.»

او در این باره كه برای تولید برخی مشتقات روش های نوتركیب جایگزین استفاده از پلاسما می شود و آیا این امر بر صنعت پلاسما تأثیرگذار خواهد بود و ساخت پالایشگاه را تحت الشعاع قرار خواهد داد یا نه، می گوید: «فقط فاكتورهای انعقادی به روش نوتركیب ساخته می شود و سایر محصولات، همچنان از پلاسما به دست می آید. بنابراین، صنعت پلاسما نه تنها جایگاهش را در دنیا حفظ خواهد كرد، بلكه این جایگاه به دلیل افزایش نیاز به پلاسما و فرآورده های پلاسمایی ارتقا خواهد یافت.»
● ایران تنها كشوری است كه بیمه تعهدی در قبال خون ندارد
رسیدن به شاخص اهدای ۱۰۰ درصد خون داوطلبانه، اهدای خون ۲۵ در هزار نفر و تلاش های انجام شده برای ارتقای سطح سلامت خون، پلاسما و فرآورده های مشتق از خون از جمله فاكتورهایی است كه به گفته مدیرعامل سازمان انتقال خون، انتقال خون ایران را به یكی از كشورهای مطرح در این زمینه تبدیل كرده است، اما هنوز جای كار بسیار است.
دكتر ابوالقاسمی می گوید: در سال ،۸۴ كمبود مخفی در رساندن خون به بیمارستان ها حس می شد.یعنی ممكن بود بعضی بیماران چند ساعت منتظر فراهم شدن خون بمانند. به همین دلیل هدف ۲۰ درصد افزایش خون گیری را در برنامه قرار دادیم. اهدای خون با ۲۰۰ هزار واحد افزایش به یك میلیون و ۶۶۰ هزار واحد رسید. اگر سال گذشته با مشكل بودجه مواجه نمی شدیم، افزایش ۲۰ درصدی محقق می شد. اما امیدواریم امسال به این حد افزایش در اهدای خون دست یابیم. امسال همچنین با حذف خون جایگزین در استان سیستان و بلوچستان، ایران در فهرست كشورهایی قرار می گیرد كه اهدای خون در آنها كاملاً داوطلبانه است و خون جایگزین ۱۰۰ درصد حذف شده است. استفاده از كیت ها و كیسه های خون با كیفیت بهتر از دیگر اقدام ها بود. گذشته از این، سیستم خودكار در انتقال خون تهران راه اندازی شد و در ۶ ماه نخست سال جاری، این سیستم برای كاهش خطای انسانی در مراحل تهیه فرآورده ها و انجام غربالگری و كارهای آزمایشگاهی بر روی خون های اهدایی در مراكز انتقال خون ۱۰ استان كشور راه اندازی می شود. نیمه اول امسال، همچنین با ورود بخشی از تجهیزات لازم، تمام شهرهای كشور به دستگاه پلاسمافرز خودكار مجهز می شود. این دستگاه ها از رنج بیمار برای تعویض پلاسما می كاهد.
او معتقد است برای این كه بهترین فرآورده ها در اختیار بیماران قرار گیرد، باید بیشتر در این زمینه سرمایه گذاری شود: «انتظار داشتیم سازمان مدیریت و برنامه ریزی بودجه ای در شأن سازمان انتقال خون به این سازمان اختصاص می داد كه چنین نشد. می توان گفت اگر برای ادامه تلاش های سازمان، كار فوق العاده ای صورت نگیرد، این راه نیمه تمام خواهد ماند. وقتی مردم برای اهدای خون صف می كشند، ما ملزم هستیم كه حداكثر تلاش را برای حفظ كیفیت خون های اهدایی در حد مطلوب به كار بندیم.»
ابوالقاسمی بر لزوم استفاده از تجهیزات جدید تأكید دارد: «…اما این، همه كارهایی نیست كه باید انجام دهیم. وقتی سیستمی رشد می كند باید حق آن رشد را ادا كنیم و قیمت تمام شده اش را بپردازیم. استفاده از روش های جدید هزینه بر است. برای مثال، اگر فردی نیاز به پلاكت داشته باشد، با استفاده از روش های فعلی باید از ۱۰ نفر خون بگیرد تا پلاكت مورد نیاز فراهم شود. یعنی برای ۱۰ واحد پلاكت، فرد را در معرض ۱۰ نفر قرار می دهید در حالی كه با استفاده از «پلاكت فرز» در یك زمان ۶ واحد پلاكت از یك فرد گرفته می شود بدون این كه سایر فراورده ها از فرد گرفته شود. هزینه این روش، ۱۰ برابر قبلی است، اما نمی توانیم تا قیامت بگوییم چون نداریم پس نباید انجام دهیم. ما توقع قیمت تمام شده در كشورهای اروپایی را نداریم، قیمت تمام شده در كشورهای جهان سوم را بپردازند تا سیستم ارتقا یابد. بودجه سازمان انتقال خون حتی در آن حد هم نیست.»
او به نكته دیگری اشاره می كند: «ایران تنها كشوری است كه در آن، بیمه هیچ تعهدی در قبال خون ندارد.»
مدیرعامل سازمان انتقال خون در این باره می گوید: «در تمام كشورهای دنیا بدون استثنا، بیمه هزینه آزمایش، نگهداری و حمل و نقل خون را می پردازد، اما در ایران، خون و فرآورده های خونی ۱۰۰درصد رایگان توزیع می شود. دولت تا حدی می تواند به سازمان كمك كند، اما بقیه هزینه ها باید از این منبع تأمین شود.
● تضمین می كنیم؛ سلامت خون ها بالاتر از ۹۹‎/۹۹ درصد است
«با اطمینان زیاد می توان گفت خون های اهدایی در كشور سالم است و خود ما هم اگر مریض باشیم، از این خون ها استفاده می كنیم.»
مدیرعامل سازمان انتقال خون با اشاره به این نكته می گوید: «با این وجود، هنوز هم می شود روش های بیشتری برای افزایش ضریب سلامتی به كار بست و در این زمینه سرمایه گذاری كرد. سلامت خون های اهدایی حتی بالاتر از ۹۹‎/۹۹ درصد و خطر باقی مانده، بسیار كمتر از خطرات مثل تصادف است.»
او باتأكید بر مصرف بهینه خون و فرآورده های خونی می گوید: «درست است كه خون رایگان توزیع می شود، اما باید برای مصرف بهینه و منطقی آن فكری اساسی كرد. باید بیمارستان ها به امكانات و تجهیزات نو مجهز شوند. نمی شود در یك بخش با صرف هزینه، فرآورده ای را تولید كنیم و در بخش دیگر فقط به خاطر رایگان بودنش، آن را به صورت منطقی مصرف نكنیم. به همین منظور، با توجه به این كه انسان همواره نیاز به خون دیگران دارد، باید علم انتقال خون گسترش یابد و این محقق نمی شود مگر این كه طب انتقال خون در دانشگاه تدریس شود. این راهی است كه باید طی كنیم.»
● ویروس های ناشناس و جاده های خاكی
مدیرعامل سازمان انتقال خون درباره پرونده هموفیلی ها می گوید: «دیه بیماران هموفیلی كه رأی درباره آنها صادر شده بود، ۱۰۰درصد پرداخت شده بقیه پرونده ها در دادگاه در دست بررسی است. اما این موضوع فقط محدود به هموفیلی ها نیست و برای سایر بیماران هم پرونده هایی جمع آوری شده است ولی راه حل این مشكل، این نیست چون هم به اندازه كافی به بیماران صدمه زده، هم باعث فلج سیستم پلاسما شده و هم به اعتبار سازمان انتقال خون لطمه زده است. نظر ما این بود كه از راهكار و تجربه ای استفاده كنیم كه در سایر كشورها به كار گرفته شده است. طرح ما تشكیل صندوق حمایت از بیماران آسیب دیده از خون و فرآورده های خونی بود كه یك فوریت آن در مجلس تصویب شد. با تشكیل این صندوق گام بزرگی در رفع مشكلات بیمارانی كه از خون و فرآورده های خونی استفاده می كنند، برداشته می شود.
او معتقد است: «در این كه تعدادی از بیماران، برای مثال بیماران تالاسمی یا همودیالیز دچار هپاتیت C شدند، كسی مقصر نبود كه ما الآن بخواهیم دادگاه تشكیل دهیم. ۱۵ سال پیش اصلاً این ویروس شناخته نشده بود. مثل این است كه بگوییم در گذشته در جاده های خاكی تصادف بیشتر بود پس به جای این كه با صرف هزینه، جاده های بهتری بسازیم، دادگاه تشكیل دهیم تا هر كسی در جاده های قدیمی تصادف كرده و آسیب دیده، غرامت دریافت كند.
درباره این بیماران از جمله بیماران تالاسمی و هموفیلی نیز باید در زمینه ارائه خدمات بهتر سرمایه گذاری كنیم. نه این كه وقت سیستم را در دادگاه برای بررسی اتفاقی در گذشته صرف كنیم. این اتفاق در همه جای دنیا افتاد و اتفاقاً در ایران بسیار كمتر از سایر كشورها بود. در حال حاضر نیز خدمات خوبی از سوی دولت به این بیماران ارائه می شود و به بسیاری از داروهای آنان یارانه تعلق گرفته است.»
ابوالقاسمی همچنین می گوید: «مشكل این بیماران فقط دارو نیست. اگر انجمن ها می خواهند از آنان حمایت كنند، بهتر است شیوه هایی از جمله مددكاری خوب و درمان در منزل را برای آنان راه بیندازند وگرنه صرف این كه دادگاه تشكیل شود و بعد از مدتی طولانی آخر هم ثابت نشود كه منشأ آلودگی از كجاست، راه حل نیست. هرچند هر حكمی داده شود، باید آن حكم را بپذیریم.»

هیچ نظری موجود نیست: